- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مدح و منقبت حضرت امام رضا علیهالسلام
نـشـستهام به رواقی به گـوشۀ حـرمش رهـا رهـای رهـا زیـر آبـشـار غـمـش یقین به چشمۀ تسنیم دوست متصل است که نور میچکد از روزن سپـیده دمش چه سـالها که هـمآوای نـوبـتیخـوانان رسیده است به گوشم طنین زیر و بمش به کاظمین و به مشهد سلام و عرض ادب به حـسّ و حال غـریـبانۀ شـبـیه هـمش دم مسیح خراسان به لطف حق گرم است برایتان چه بگویم ز لطف دم به دمـش چو پا گذاشت به ایران هزار چشمه شکفت هـزار جـان گـرامی فـدای هـر قـدمش هوای روضۀ رضوان اگر به سر داری بیا به سمت خراسان و روضۀ ارمـش به پادشاه و گـدا و به عـارف و عـامی خبر دهـید که عام است سفـره کـرمش گـره گـشـوده ز کارم به طرفـةالعـیـنی به نـام پاک جوادش چو دادهام قـسمش هر آنچه داده به من لطف بیکران بودهست که راضیام به زیادش که قانعم به کمش شهـیـد عـشق شد و آرمید کـنج بهـشت هر آن که رقصکنان رفت زیر تیغ غمش چه افـتـخـاری از این افـتـخـار بـالاتـر که شاعـرش شدهام زیر سـایۀ عـلمـش چه میشـود که شـبی نـامـۀ سیـاه مـرا بـگـیـرد و بـنـوازد بـه گـوشـۀ قـلـمـش سـپـاه مـنـتـقـمـانـش هـمیـشـه بـیـدارنـد یـکی خـبر بـرسـانـد به اولـیـای دمـش نمیکَنیم دل از این حرم، از این درگاه قـسـم به مـادر بیبارگـاه و بیحـرمش
: امتیاز
|
مدح و منقبت حضرت امام رضا علیهالسلام
تا ابد بابالرضا در حکم بابالحاجت است این حرم دارالشفایش هم بدون نوبت است زیر دِینِ هر کسی رفتم سرم منّت گذاشت در عوض شاهِ خراسان سفرهاش بیمنّت است با وجود پنجـره فـولادِ مشهـد، هر کسی حاجتش را جای دیگر میبَرد در غفلت است هر که را دیدیم از این سفره روزی میبَرد هر که را دیدیم از فضل رضا در حیرت است کاش پـشت پـنجـره فـولاد پـابـنـدم کـنند روزهای بیحرم، در اصل یومالحسرت است از امامم قول میخواهم بیاید وقت مرگ کار وقتی با رضا باشد خیالم راحت است روضهها سمت بقیع و چار قبرش میرود روزهایی که شبستانهای مشهد خلوت است
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
پیش پای من اگرچه راه غیر از چاه نیست شکر، اما دستم از دامان تو کوتاه نیست از زمـانـی که پـیـاده تا حـریـمـت آمـدم تازه دیدم تا بهشت آنقدرها هم راه نیست گنبدت خورشید تابانیست در شبهای شهر آنقَدَر که در غزلها صحبتی از ماه نیست گـاه و بـیگـاه آمـدن یا گـاهگـاهی آمـدن هیچکس نشنیده از دربانِ اینجا "شاه نیست" پنجـره فـولادِ تو طـوری گره وا میکند که ضریحت نیز از غمهای ما آگاه نیست اشکهای شوق بر مژگان جارو شاهدست هیچ کاری در حرم همراه با اکراه نیست در زیارتنامههایت مهربانی جاری است هیچ یک اما به خـوبیِ امـین الله نیست
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
آن خالقی که بر تن بیروح جان دهد مـهـر تو رايگـان به دل خـاکـيان دهد شخص کـريم، جودِ بـلا شرط میکـند آری خـدا هر آنچـه دهـد رايگـان دهد هر نعـمتی که داد خـدا، بیسـوال داد وصل تو را که خواستهام بیگمان دهد از خلـقت تو خواست خداوند لامکـان ما را کنار رحـمت عامش مکـان دهد گر جان دهم به يک نگهت سود با من است کالای خويش را که بدين حد گران دهد؟ بیامـتحـان مرا به غـلامی قـبول کـن رسـوا شـوم اگر دل من امتـحـان دهد دارم اميد لطف تو گيرد چو دست من دامـان پُـر ز گـرد گـنـاهـم تکـان دهد میخواست گر خدای که نبخشد گناه ما ما را چرا امام چـنـين مـهـربان دهد؟ آن پرچمی که بر سر بام حريم توست راه بـهـشت را به مـحـبّـان نـشان دهد قلب"حسان" به ياد تو از غصه فارغ است در انتظار اين که به پای تو جان دهد روز جزا که در صف قرآن و عترتيم مـا را امـام ثـامن ضـامـن؛ امـان دهد
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
دوباره عرضِادب، عرضِ احترام از دور دوباره قسمت ما میشود؛ سلام از دور سلام حضرت سلطان، مرا نمیطلـبی؟ بـبـیـن چـقـدر فـرسـتادهام پـیام از دور منی که دست بهسینه گذاشتم هر صبح سلام دادهام از روی پشتِبام، از دور! اویـس نـیـسـتم، اما نـسـیـم رحـمـتِ تو هـمیـشـه درد مـرا داده الـتـیـام از دور نـگــاه نــافـذ تــو آهــوی خـیــالِ مــرا به یک اشارۀ کـوتاه کـرده رام از دور به رغم فاصله، گلدستههای تو انداخت کـبـوتـرِ دلِ تـنـگ مـرا بـه دام از دور دلـم هـواییِ دیـدارِ تـوسـت از نـزدیک اگرچه لطفِ تو بودهست مستدام از دور
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
اصلاً بـعـید نـیـسـت که نـامـهسـیـاههـا گـردنـد تـحـت قُــبـهات از بـیگـنـاههـا ای کـربـلای من، نجـف من، بقـیع من ای مـشـهـد تـو جـمـع هـمـه بـارِگـاهها قـربانِ کـیـمیایِ دو چـشـمانِ مـستِ تو آقــا مـرا نـگــاه کـن از آن نــگــاههــا در کوی تو شکسته دلی میخرند و بس ذکـر خـداسـت پــای ضـریـح تـو آههـا تو زیـر سـایـهات همه را راه میدهی یـا ایـهــاالـعــزیــزِ هـمـه بـیپــنــاههــا تو سایهات شـبـیهِ خـدا بر سر همهست مهماننوازیات چهقَدَر عین فاطمهست
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
سـلامـم بـه سـلـطـان و ماهِ منـیرم سـلامـم بـه درگـاهِ نِـعــم الامـیــرم اگر غرقِ عصیان و غرقِ گـناهم تـوسـل بـه دامــانِ خـیــرِ کـثـیـرم
: امتیاز
|
مدح و ولادت حضرت امام رضا علیهالسلام
ایهاالـناس دلـم در به در سلطـان است ایهاالناس رضا جان من و جانان است تن بیروح مرا شاه خراسان جان است چشم بد دور که او تاج سر ایران است سـاز و نـقـاره بـیـارید ولـی آمده است عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است خـبـری آمـده شـوری بـه ســرم آورده بوی عطریست که از سمت حرم آورده نـجـمـه مـادر شـده و شـاه کـرم آورده اشک از شوق به چـشـمان تـرم آورده همه گـفـتند به عالم چه گلی آمده است عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است آمـدی تا به تـن خـسـتـه ما جـان بدهی بـه گـدایـان در خـانـه تـان نـان بـدهـی تا ابـد آبـرو بـر مـلک خـراسان بدهی نه خـراسان به همه مردم ایران بدهی گل بریـزید که آن نور جلی آمده است عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است هـمه کـشـور ما بـارگـه سلـطـان است سرفراز است اگر لطف شه خوبان است در دل ار عشق رضا هست همان ایمان است چقدر آتش این عشق شها سوزان است شب میـلاد رضـا و غـزلی آمـده است عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است میشود اینکه شبی صحن تو جارو بزنم با همه بـار گـنه پـیـش تو زانـو بـزنـم فارغ از هر دو جهان نغمه یاهـو بزنم مثـل آهـوی بـیـابـان به شـما رو بـزنم امـشب آن آیـنـه لـم یـزلـی آمـده اسـت عـلی دیگـری از نسل عـلی آمده است
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
به خـدایی خـدا، من به شما محـتاجم تـشنه کامم، به تو ای آب بقا محتاجم »ای که یک گوشۀ چشمت غم عالم ببرد» من به یک گوشۀ چشمان شما محتاجم پـنجه بر پـنجـره فـولاد شما افـکـندم به صد امـید رسـیدم، به شفا محتاجم چه کسی مثل تو در پیش خدا محبوب است در حق من تو دعا کن، به دعا محتاجم هرکه محتاج تو شد خیر دو دنیا دارد این روا نیست بپرسند چرا، محتاجم؟ من ز تو توشۀ فـردای قـیامت طلـبم مثل سلـمانی تو، کی به طلا محتاجم هیچ کس مثل تو دست من مسکین نگرفت به عـطا و کـرم تو به خـدا محـتـاجم گفتی یکبار بیایی، به سه جا میآیم به فدایت، به تو من در همه جا محتاجم دم جان دادن و تاریکی قبر و میزان «تک و تنها نگذارید مرا، محتاجم» سائل توست«وفایی» و دمـادم گوید به عنایت، به کرامت، به وفا محتاجم
: امتیاز
|
مدح و شهادت حضرت امام رضا علیهالسلام
ای بهـشت سبز کـویت آرزوی چشمها در پی تو مثل آهو، جستجـوی چشمها بر در باب الجوادت سیل جاری میکند بغض سنگینی که مانده در گلوی چشمها قدسیان نوبت به نوبت پای سقاخانهات باده میریزند هر دم در سبوی چشمها صبح با بال مَلَک صحن تو جارو میزنند تا غـبار نـور بنـشـیند به روی چشمها دیـدهام پـائـیـنِ پـایِ پـنـجـره فـولاد تـو ساکت و خاموش اوجِ های و هوی چشمها زیر ایـوان طلا با خـطِ اشـکِ زائران گاه افـشـا میشـود سِرّ مگـوی چشمها ذوق دارد در طلوع و در غروب صحن تو گـاه با نـقـاره خـانه گـفـتگـوی چـشمها میدهد گلدستۀ تو اذن عشق و عاشقی میدهد خاک درِ تو شسـتشوی چشمها هرکجای صحن باشد با تو گرم صحبتاند هر کجا هستند هستی روبروی چشمها دستهای لاله گـردانِ رواقت میکـنند زمزمِ احساس را جاری به جوی چشمها در رواقت دیده ام خورشیدها که روز و شب صف به صف آئینه میکارند توی چشمها اشک شوق زائران در مسجد بالاسرت میشود وقت نماز آب وضوی چشمها میکنی بر پا دوباره شور نیـشابور را در قیامت بگذری وقتی ز کوی چشمها چشمها اینجا طوافت میکنند و میکنی روز محشر هم تو آنجا جستجوی چشمها در میان گریه میخـندند از شوق نیاز گر بیـنـدازی نگـاه خود بسوی چشمها حلقه میکوبند بر در چشمهای زائران باز کن در، تا نـریـزد آبـروی چـشمها آسـمانِ هـشـتمِ منـظـومـۀ پـروردگـار! باز کن درهای رحمت را به روی چشمها
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
من كـیـسـتـم؟ کـبـوتـر بـیآشـیـانـهات محـتاج دستهای تو و آب و دانـهات نـامت بـلـند مـثـل غـزلهـای آسـمـان هشت آسمان نشسته به ایـوان خانهات از کـوچـهبـاغهای نـشـابور رد شدی با کولهباری از غم غربت به شانهات دل در مدینه عـاشق روی تو شد ولی از کـوچههای تـوس گرفـتم نـشانهات دست من و ضریح تو ای هشتمین بهار امـشب دلـم عجـیب گـرفـته بـهـانهات
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت امام رضا علیهالسلام
پیش طبیب هستم و درمان نوشته است درمان برای من رخ جانان نوشته است آب و هوای ری به من مشهدی نساخت در نسخه اش دیار خراسان نوشته است
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
دل در حـریـم امـن تو آرام تا گـرفت عشقت به سینۀ همه عـشاق جا گرفت منّت نـهـادهای تو به ایـران رسیـدهای مهمان شدی و خاک خراسان صفا گرفت
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
سلام ای طـبیب طبـیـبان سـلام سلام ای غـریب غـریبان سلام الا مـاهـتـاب شـبـسـتـان طوس الا حضرت نور، شمسالشموس غـریـبـم مـن از راه دور آمـدم به دنبال یک جـرعه نـور آمدم شبـم، آه یک جـرعـه ماهـم بده پـنــاهـی نــدارم پــنــاهــم بــده ببـخـشـا اگـر دور و دیـر آمـدم جـوان بودم، امـروز پـیـر آمدم مـنـم زائـری خــام و بـیادعــا کـبـوتـر کـبـوتـر کـبـوتـر دعـا اگر مست و مسرور و شاد آمدم من از سمت بـاب الـجـواد آمدم من از عطر نامت بهاری شدم تـو را دیـدم آئـیـنـهکـاری شـدم تو این خاک را رنگوبو دادهای بـه ایـــران مـن آبـــرو دادهای ببـخـشـای این عـاشـق ساده را ببـخـشـای این روسـتـا زاده را تـو را دیـدم و روشـنـایی شـدم عـلـیبنمـوسی الـرضـایی شدم
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
خـوشـا ما که هـمـسـایه جـنّـتـیـم به خان کـریـمـش همه دعـوتـیم رضا پادشاه است و ما رعیـتـیم فــدای غــلام مـســیــحــا دمــش به سـرهـای ما سـایـۀ پرچـمـش کـسـی را نـدیــدم بــرانـی ز در تـویـی مـهـربـانـتـر ز مادر پدر مــنـم ســائـل سـر بـه راه شـمـا هـمـان آهــوی دل بـخـواه شـمـا زمانی که حق قلب ما را سرشت محـب الـرضا سر در آن نوشت خوشـا آنکه دل سوی مشهد کند مگـر میشـود او کـسی رد کـند
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
خورشید اگر در سایهات پنهان نمیشد شمع ضعـیـفی میشد و تابـان نمیشد ایران بـدون مـشـهـدت ایـران نمیشد با تو به ایران حق صفایش را فرستاد اربـاب تا ری کـربـلایـش را فـرستاد مشهد نبود ایـران قـمر بـاران نمیشد حاجت به ما دادی و این بارم صدم شد هی قم به مشهدهایمان مشهد به قم شد تا آخر عـمـرش دگر حـیـران نمیشد آقای رعـیتپـرور ای ارباب دلسـوز چشم تو شد خورشید گرم عالم افروز جبریلِ رامت میشد و شیطان نمیشد کی این همه حُـسن تو را دارد خدایا؟ نــام تـو از مـا مـیکـنـد دفــع بــلایــا حتی کسی که عاشـق سلطـان نمیشد دریـای الطـاف خـروشان است مشهد دار الخـلـود بـادهنـوشـان است مشـهـد با تو غـلامـت ارزنـی ارزان نـمیشد بالا ترین تخـت جـلالت مسـنـد توست عرش خدا هم احـتـمالا مـرقـد توست بیلطف تو چشمان ما گـریان نمیشد از روضۀ “ابن شبیبت” غم عیان بود هر شب اَنیست گریههای بیامان بود اربـاب ما دیگر تنـش عـریان نمیشد
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
دور از تو نیستم که دلم در هوای توست قـلبم به زیر تابش گـنـبد طـلای توست تنها غـذای حـضرتیات نه رئـوف من در سفرهام هر آنچه که دارم غذای توست اول تـو یــاد مـیکـنـی و یــاد مـیکـنـم هر صبح قلب مشتعلم جای پای توست تنها نه در حرم که به هر جای این زمین هر خستهایی که گم بشود آشنای توست اهـلـیـتـم کـجـا و کـریــمـان اهـل بـیـت عـبد جـواد بودن من از دعـای تـوست هک شد به هر رواق بیـایـد گـنـاهکار اصلا که چشم پوشیِ از ما بنای توست هر کس جواب شد، تو بغل باز میکنی بر کودک مـریض محبت دوای توست مهـران به یاد مـهـر تو پـرواز میکـنم الحق جـواز کـربـبلا با رضـای توست
: امتیاز
|
مدح و مناجات با جضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
سراغ پرچـمت را از شمیمِ باد میگیرم نـشـانِ رود را از مـاهی آزاد میگـیـرم حرم یعنی شفا؛ یعنی همان هوی مسیحایی که دارم دَمبهدَم از دوریاش غمباد میگیرم شفا یعنی نخِ پیراهنی که غرق یوسف بود به این امّید، من هم بوسه از فولاد میگیرم مرا گم کرد، چشمانی که محو صحن و گنبد شد نشـانی تو را از کـورِ مادرزاد میگیرم به غیر از دیدنت هر حاجتی آوردهام رد کن پس از دیدار، هر چیزی که لطفت داد میگیرم من از گرد و غبارِ زیرِ جاروهای خُدّامت پس از افتادگی؛ پرواز را هم یاد میگیرم نشستن با کبوترهای دستآموزِ تو درس است برای جَلد بودن رخصت از استاد میگیرم غم تو گوهری نایاب، در دنیای شادیهاست من این دَم را میان صحن گوهرشاد میگیرم تمام صحن تو شعر است، از هر شعر گویاتر نگاهش میکنم از شعرِ خود ایراد میگیرم
: امتیاز
|
مدح حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام
ز گردون تیره ابری؛ تندگردی بر شد از دریا جواهرخیز و گوهربیز و گوهرریز و گوهرزا امام ثامن ضامن حریمش چون حرم آمن زمین از حزم او ساکن؛ سپهر از عزم او پویا
: امتیاز
|
مدح و مناجات با حضرت علی بن موسی الرضا علیهالسلام
به ظاهر زائرم اما زیارت را نمیفهمم من بیچاره لطف آشکـارت را نمیفهمم زیارت نامه میخوانم دلم از نور لبریز است اگر چه گاه معـنای عبارت را نمیفهمم
: امتیاز
|
مدح حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهالسلام
مثل یک خواهش لـبریز حـیا آمده بود از هیـاهـوی فـراگـیـر رهـا آمـده بـود رعـیت سـوخـتـه از غـم به پـناهـندگیِ سـایـۀ چـتـر مـعـین الضـعـفـا آمده بود
: امتیاز
|